عاشقانه .صادقانه .عارفانه. عاشقانه .صادقانه .عارفانه. |
|||
دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:, :: 23:9 :: نويسنده : ابوحسام -RAZIS
しѺ√乇 کدوم یکی رو دوست داری؟ 웃웃کدوم یکی رو دوست داری؟؟
![]()
دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:, :: 23:4 :: نويسنده : ابوحسام -RAZIS
میخوام خوشمل بشم![]() خوشکلم
دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:, :: 23:1 :: نويسنده : ابوحسام -RAZIS
ازدواج یعنی خداحافظ زندگی :![]() علل فرار جوانان از ازدواج نگرش افراد به ازدواج ، به عنوان یک واقعیت اجتماعی، تحت تأثیر فرهنگ و نقش و موقعیتی است که فرد، در آن زندگی میکند. بنا بر این، دیدگاه فرد نسبت به ازدواج ، تابع فرهنگی است که به آن تعلق دارد. این دیدگاه، همچنین با جایگاه فرد در جامعه ، ارتباط تنگاتنگ دارد. از طرف دیگر، مسئله مشکلات و موانع ازدواج از یک سو و آرزوها، ایدهآلها و تصویری که دختران و پسران از آینده و زندگی مشترک خود دارند، از سوی دیگر، موجب شده است که جوانان، به آسانی، تن به ازدواج ندهند و به عبارت دیگر، از آن بگریزند. عوامل بسیاری در این زمینه مؤثّرند که برخی از آنها واقعی و برخی دیگر ساخته و پرداخته ذهنیات فرد هستند. این عوامل، عبارتاند از: ا . تحوّل در الگوهای رفتاری در دهههای اخیر، در الگوهای رفتاری خانوادهها، تحوّل جدّیای به وجود آمده است. تغییر در الگوی مصرف، نوع پوشاک، مسکن، سطح انتظارات خانوادهها و توجّه به آراسته بودن ظاهری، موجب گردیده است که مفهوم زندگی، به طور کلّی دگرگون شود. امروزه رفاه، از مهمترین مسائلی است که خانوادهها توجّه بیشتری به آن مبذول میدارند. جوان امروز، در جستجوی رسیدن به شکلی از زندگی است که رهیافت واقعی جامعه است امّا از سوی دیگر، فرصتها و امکانات مساوی برای دستیابی به این شرایط ، برای همگان وجود ندارد. بسیاری از جوانان میاندیشند که تأمین هزینههای گزاف عقد و عروسی، تهیه منزل و پرداخت اجارهخانه، بسیار سخت است و از آن جا که نمیتوان از عهده مخارج آینده زندگی برآمد ، بر خلاف میل باطنی، از ازدواج میگریزند. در پژوهش آماری صورتگرفته از میان دانشجویان، بسیاری از آنان، مشکلات مالی را از موانع ازدواج ذکر کردهاند و متأسفانه تعداد این قبیل افراد ، نسبتاً زیاد است. امروزه با توجّه به تغییرات کیفی صورتگرفته در امر ازدواج ، در مورد مهریه ، گرایش برتر جامعه ، موافقت با تعیین مهریه است امّا اغلب خانوادههای دختران، مهریه بالایی را پیشنهاد میکنند که معقول و منطقی نیست و معمولاً یک جوان یا حتّی یک فرد میانسالِ شاغل در ایران، با چند سال پسانداز کردن تمامی درآمد خویش هم به سختی از عهده پرداخت آن برمیآید. چنین تعهّدی (که طبق قوانین ایران، مرد در لحظه ثبت ازدواج ، پرداخت نقدی آن را تضمین مینماید)، کارایی دیگری جز ایجاد نگرانی و اضطراب و دلخوری و کدورت ندارد. تا چندی قبل، زندگی بسیاری از زوجهای جوان، در کنار پدر و مادر پسر آغاز میگردید امّا امروزه ، تشکیل یک زندگی باید در محلّ جدیدی باشد و همین موضوع ، توقّع دختران را از پسرها ، برای داشتن توانایی و قدرت اقتصادی، افزایش میدهد و تأمین مالی، اشتغال و نوع شغل پسران را حائز اهمیت میکند. 2 . ادامه تحصیل و تحوّل در موقعیت زنان یکی دیگر از عواملی که موجب فرار جوانان از ازدواج شده است، گرایش به ادامه تحصیل در بین جوانان است. در جامعه امروز ایران، اغلب پسران و دختران، علاقه دارند که تحصیلات خود را ادامه دهند و برداشت بسیاری از آنان این است که ازدواج ، فرصت ادامه تحصیل را از آن ها سلب میکند. به ویژه تحوّل موقعیت اجتماعی زنان و گرایش آن ها به تحصیلات عالی، موجب شده که در امر ازدواج جوانان، تأخیر رخ دهد. خانوادهها عقیده دارند که دختر و پسر، پس از ازدواج ، به دلیل پذیرش مسئولیت همسری، نمیتوانند درس بخوانند و غالباً حاضر نیستند که درباره ازدواج فرزندان خود در ایام تحصیل آن ها اقدام کنند. 3 . وسواس بیش از حد در انتخاب همسر یکی دیگر از عوامل گریز جوانان از ازدواج، وسواس و احتیاط بیش از اندازه دختر و پسر، در مورد همسر اینده است. افرادی که بیش از اندازه ، در این زمینه وسواس به خرج میدهند ، نمیتوانند در مورد ازدواج و انتخاب همسر آینده خود ، تصمیم قطعی بگیرند و حتی گاهی ساعتی قبل از مراسم خواستگاری یا چند روز مانده به مراسم عقد ، قول و قرارها را زیرِ پا میگذارند و حاضر به ازدواج نمیشوند. وسواس در انتخاب همسر، تقریباً هیچ گاه موجب انتخاب بهتر و مناسبتر نمیشود و تنها سالیانی از عمر دختر یا پسر را هدر میدهد و روحیه ی آن ها را با اندوه و حسرت و افسردگی و بدبینی همراه میسازد. 4 . فراهم بودن زمینه ارضای نیاز جنسی در بیرون از چارچوب خانواده بین فرار از ازدواج و انحرافات اخلاقی، رابطهای دوسویه وجود دارد. برخی پژوهشها نشان میدهند که روابط آزاد بین دختر و پسر و امکان ارضای جنسی در بیرون از چارچوب خانواده (چه به صورت مشروع و چه نامشروع) ، نیاز به ازدواج را در جوانان، کمرنگ کرده است. برخی جوانان برای ارضای غرایز طبیعی خود ، به ارتباط آزاد با جنس مخالف، بسنده میکنند و چون این گونه روابط، مسئولیت چندانی بر عهده فرد نمیگذارد ، خود زمینهساز فرار دختران و پسران از ازدواج میشود. ازدواج کردن در زمان مناسب و بدون سختگیری و وسواس، پیشنهاد عقل، دین و حتّی دانش جدید است. 5 . اعتقاد به داشتن زندگی آزاد برخی از جوانان، بر این باورند که ازدواج ، باعث ایجاد محدودیت در بسیاری از خواستهها و نیازهای آنان میشود و از این رو، ترجیح میدهند که به شکل آزاد زندگی کنند. شاید بیشتر افرادی که ازدواج را عمل محدودکننده ی آزادیهای فردی میدانند ، فلسفه و حقیقت ازدواج را به خوبی درک نکرده و طرفدار آزادی به معنای غربی آن باشند و از این رو ، حاضر نمیشوند که ازدواج کنند. همسر خوب، در درجه نخست، یک تکیهگاه روحی و مایه آرامش روانی است که هیچ چیز حتّی تحصیلات دانشگاهی، نمیتواند جای آن را بگیرد. فرجام سخن فرار از قانون طبیعت، ممکن نیست و غریزه و فطرت را نیز نمیتوان سرکوب کرد. به علاوه، میل فطری انسان به زندگی مشترک و داشتن فرزند ، برای همیشه ، قابل سرکوب کردن نیست. جوامع غربی که امروزه با پیری جمعیت و عدم تمایل جوانان به ازدواجْ مواجهاند ، از طرق دیگری همچون پذیرش مهاجران خارجی، سعی در جوانْ نگهداشتن جامعه خود دارند. به علاوه، در این جوامع، زنان و مردان میانسال ، بدون ازدواج ، از طریق پذیرفتن فرزندخواندهها، سعی در تشکیل خانواده دارند. دو پدیده غیر اخلاقی خریدن کودکان جهان سومی و قاچاق آنها به غرب و نیز زندگی کردن زن و مرد در زیر یک سقف و بدون عقد ازدواج ، از دیگر تبعات کاهش ازدواج در جوامع غربی و بالا رفتن سنّ ازدواج در این جوامع (و طبعاً بیفرزند ماندن زوجین) است. ازدواج کردن در زمان مناسب و بدون سختگیری و وسواس، پیشنهاد عقل، دین و حتّی دانش جدید است.
دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:, :: 22:59 :: نويسنده : ابوحسام -RAZIS
20 کلید طلایی برای ارتباطی موفق با شوهر![]() ![]() 1- شوهر خود را به عنوان یک مرد بپذیرید و برای شناخت دنیای مردانه او دانش و آگاهی خود را افزایش بدهید.
2- شوهر خود را به چشم یک شیء مسئول ننگرید. بلکه به شخصیت وجودی او احترام بگذارید. 3- جنبه یا بخش هایی از شخصیت شوهرتان را که باعث تمایز او از سایرین میشود مورد توجه و تحسین قرار دهید. 4- برای این که همسرتان با شما روراست باشد سعی کنید او را درک کرده و برای افکار و احساساتش ارزش قایل شوید. اگر حرفها و گفتههای او مطابق میل شما نیست از خود واکنش تند نشان ندهید زیرا به این وسیله بذر بیاعتمادی در زندگی خود میکارید. 5- وقتی همسرتان با شما درد دل میکند و راز دلش را با شما در میان میگذارد، احساساتش را بپذیرید و به او نگویید که اسرار درونش ناخوشایند و بیرحمانه است. 6- به طور مداوم از شوهرتان انتقاد نکنید زیرا انتقاد پیاپی باعث میشود که شوهرتان از شما فاصله بگیرد. 7- او را به درک نکردن، عدم صمیمیت و بیاحساس بودن متهم نکنید. زیرا او درک کردن، صمیمیت و با احساس بودن را به شیوه مردانه نشان میدهد. 8- نیازهای واقعی شوهرتان را دریابید. این امر اتفاق نمیافتد مگر این که همسرتان این نیازها را باز گوید و به همین جهت در مواقع مناسب با لحن ملایم در مورد نیازهایش از وی سؤال کرده و دیدگاههای واقعی وی را نسبت به خود و زندگیتان دریابید و در نهایت جوابی را که شوهرتان میدهد بدون انتقاد و جبههگیری بپذیرید. 9- زمانی که همسرتان با شما صحبت میکند به دقت به حرفهای او گوش فرا دهید زیرا عدم توجه شما به گفتههای او عدم علاقهٔ شما را نشان میدهد. 10- هیچ وقت از کارهایی که همسرتان برای جلب محبت شما انجام میدهد انتقاد نکنید برای مثال وقتی او به شما محبت میکند، آن را بیش از اندازه لوس ندانید او به شیوهٔ خود ابراز محبت میکند. 11- او را به شیوه خودتان دوست نداشته باشید بلکه به وجود او نیز اهمیت بدهید. به عنوان مثال اگر در سالگرد ازدواجتان، هدیهای به او میدهید سعی کنید از قبل در مورد هدیهٔ مورد علاقهاش اطلاعاتی به دست آورید. 12- از همسر خود انتظار نداشته باشید که با تمامی طرحها و ایدهها و افکار شما موافق باشد و آنها را تحسین کند. واقع بین باشید و به او اجازه دهید که نظرش را هر چند که برخلاف میل شما باشد، بیان نمایید. 13- اصرار زیادی برای جلب محبت همسرتان نداشته باشید و این نکته را زمانی که وی عصبانی است بیشتر مراعات کنید. در بسیاری اوقات حالت روحی او برای ابراز محبت به شما مناسب نیست و اصرار زیاد شما منجر به مخالفت شدید او میشود. 14- برای همسر خود نقش یک زن حساس و شکننده را بازی نکنید. زیرا این حالت شما باعث میشود که همسرتان فکر کند شما ضعیف و بی طاقتید و اگر چیزی بگوید باعث رنجشتان میشود. بنابراین سعی میکند که ارتباط کلامی کمتری داشته باشد و همین امر باعث ناراحتی شما میگردد. 15- سعی کنید که در ارتباط با همسرتان همواره هویت خود را به عنوان یک زن و همسر حفظ کنید. زنی که توجه به روابطش به قیمت از دست دادن هویتش تمام شود به خود و روابطش صدمه میزند. زیرا این مسئله باعث میشود که وی خود را بخشندهتر و دوست داشتنیتر از شوهرش ببیند و فکر کند که همسرش بینهایت خودخواه و ناسپاس است. مردها با زنی به عنوان همسر در ارتباط دایمی باقی خواهند ماند که هویت مستقل و قوی خود را حفظ کند. 16- اگر احساس میکنید که در روابط خود با همسرتان از عزت نفس پایینی برخوردارید و میل دارید که او را وادارید تا در این زمینه به شما کمک کند که از احساس خوبی برخوردار شوید اشتباه میکنید. این مسئله مشکل شماست شخصاً روی آن کار کنید و در صورت لزوم از یک روانشناس کمک بخواهید. 17- زمانی که همسرتان از فشار عصبی رنج میبرد سعی نکنید از لحاظ احساسی به او نزدیک شوید. زیرا اگر برای صمیمیت و نزدیک شدن به او فشار آورید فقط او را عصبانیتر کرده و از خود دور میکنید. زمانی که استرس او کم شود به حالت عادی خودش بر میگردد. 18- در زندگی زناشویی خویش سعی کنید خود را مسؤول خوشبختی خود بدانید. زنی که مسؤولیت خوشبختی زندگی مشترک را فقط بر عهده شوهرش میگذارد یک همسر آزرده و افسرده به بار میآورد. 19- او را به دوست نداشتن و گریزان بودن از همسر و زندگی متهم نکنید. زیرا وی اعتقاد دارد که شریک زندگیاش را دوست دارد و از او گریزان نیست ولی به نظرش او را متهم به چیزی میکنید که در موردش صدق نمیکند و این مسئله موجب کدورت در روابط میشود. 20- وقتی شما در مییابید که در ایجاد مشکلات زندگی خود سهم داشتهاید و آن را به همسرتان بگویید عشق و محبت بار دیگر در زندگیتان شکوفا میشود. زیرا بعد از آن همسرتان نیز سهم خود را میپذیرد و با کمک شما درصدد رفع مشکل بر میآید.
آرامش برای همسران جوان
نارضایتی زن و شوهرهای جوان از یکدیگر علاوه بر اینکه بر لذت از زندگی و موفقیت های اجتماعی ، شغلی و اقتصادی تاثیر منفی می گذارد، گاهی متاسفانه به مشکلات اخلاقی نیز منجر می گردد... زندگی زناشویی یکی از صمیمی ترین و خصوصی ترین انواع ارتباط انسانی و از نیازهای فطری بشر است. زمانی که دو نفر ناآشنا و با سلایق مختلف کنار هم قرار می گیرند دوام و کیفیت دوستی آنها به دانش، مهارت و هنر هر یک از آنها در تحکیم این ارتباط بستگی دارد.
کم و بیش همه ما شاهد بوده ایم زن و شوهرهائی که اگر چه در کنار هم هستند ولی بسیار از هم فاصله دارند. در حقیقت به دلیل عدم درک صحیح نیازها و شخصیت یکدیگر نه تنها صمیمیتی بین آنها نیست بلکه به اجبار در کنار هم زندگی می کنند که این اجبار می تواند ناشی از تعصبات اجتماعی مثل اعتقاد به ناشایسته بودن طلاق، حمایت از فرزندان و مشکلات معیشتی و... باشد. نارضایتی زن و شوهر از یکدیگر علاوه بر اینکه بر لذت از زندگی و موفقیت های اجتماعی، شغلی و اقتصادی تاثیر منفی می گذارد، گاهی متاسفانه به مشکلات اخلاقی نیز منجر می گردد. راستی چه عواملی باعث می شود آنهمه رعایت احترام و حفظ حریم و حرمت ها، فداکاری ها و مهربانی های دوران نامزدی و عقد پس از مدتی به دلسردی، خستگی و مشاجره های مختلف منجر شود، امید است مطالبی که در ادامه خواهد آمد بتواند راه های پایداری و دوام صمیمیت و یک ارتباط با نشاط زناشویی را بیان کند.
● از خودتان شروع کنید
اگر از یک ارتباط زناشویی که دلخواه شما نیست رنج می برید اولین گام این است که خود را اصلاح کنید. در یک ارتباط دو طرفه کمتر می توان فقط یک نفر را بعنوان مسئول مشکلات و مشاجرات معرفی کرد. شما مجبور نیستید در شرایط توام با تحقیر، سرزنش و خستگی سر ببرید، از هم اکنون سرنوشت خود را به دست بگیرید و برای تغییر زندگی و روابط زناشویی خود برنامه ریزی کنید . رفتارهای غلط خود را اصلاح کنید و بعضی از وظایفی که فراموش کرده اید از سر بگیرید.
● استقبال از اختلاف نظر ها
خداوند انسانها را مثل هم نیافریده است و البته این تفاوتهای بین فردی است که سبب جاذبه بیشتر بین انسانها می گردد. بنابراین نباید سعی کنید که طرف مقابل را به گونه ای تغییر دهید که مثل شما فکر کند و مطابق نظر شما رفتار کند ، در حقیقت، اختلاف نظرها اگر چه ممکن است سبب تضاد یامشاجره گردد ، اما همین مشاجره نیز فرصتی برای بیان عقاید طرفین است و منجر به شناسایی بیشتر هر یک از دیگری می گردد . اما در بیشتر موارد خیلی از مشاجرات و جروبحث ها به دلایل نادرستی، اتفاق می افتند; به گونه ای که طرفین، به آسانی نمی توانند خود را کنترل کنند. این دستورالعمل می تواند شما را برای جلوگیری از ایجاد این نوع اتفاق ها، کمک کند. زمانی که دو نفر ناآشنا و با سلایق مختلف کنار هم قرار می گیرند دوام و کیفیت دوستی آنها به دانش، مهارت و هنر هر یک از آنها در تحکیم این ارتباط بستگی دارد. برای این کار در آینده، وقتی شما احساس می کنید که یک برخورد جدیدی ممکن است پیش بیاید، این سوال ها را دقیقا از خود بپرسید:
● احساس های شما
۱) آیا شما بیش از حد احساساتی شده اید و واکنش تند نشان می دهید; به دلیل اینکه خسته و مضطرب هستید؟
۲) آیا این خشم باعث شد که احساس کنید درگیر با کسی یا چیز خاصی شده اید که نسبت به آن حساسیت دارید؟
● احساسات همسر شما
۱) آیا همسر شما خیلی احساساتی برخورد می کند چون خسته و مضطرب است؟
۲) آیا شما می دانید که این احساس عصبیت همسرتان در موارد دیگری نیز بروز می کند؟
● وجدان شما
۱) آیا احساس تدافعی شما در مورد گفته همسرتان یا کاری که او انجام داده، بخاطر این است که شما احساس گناه دارید؟
۲) آیا شما برخورد دفاعی دارید زیرا می خواهید از اینکه بگویید متاسف هستید، اجتناب کنید؟
۳) آیا شما کینه ای را نسبت به همسرتان با خود حمل می کنید که نیاز دارید به این ترتیب، با اظهار خشم تان از آن رها شوید؟
۴) اگر شما بخواهید یک بحثی را گسترش دهید، آیا مطمئن هستید که این بحث، موضوع اصلی است که شما را ناراحت کرده؟ (این مسئله را به طور واقعی بررسی کنید.)
۵) اگر می خواهید بحثی را شاخ و برگ دهید، آیا مطمئن هستید که آن، ارزش خطرکردن ایجاد یک مشاجره بالقوه را دارد؟
۶) اگر می خواهید بحثی را طولانی کنید، آیا دستورالعملی برای اینکه بحث مفیدی را دنبال کنید، بکار می برید؟
● تغییر در نگرش به رفتار و خصوصیات طرف مقابل
ممکن است شما علاقمند به ورزش و تماشای مسابقات ورزشی باشید و همسر شما علاقمند به خواندن روزنامه مثل صفحه حوادث یا صفحه گزارشات سیاسی باشد. لازم نیست تلاش کنید علاقمندی خودتان را نادیده بگیرید یا او را مجبور کنید که سرگرمی اش مثل شما باشد بلکه هر کدام باید به دیگری اجازه دهیم به آنچه دوست دارد بپردازد ، در اینصورت می بینید که در یک خانواده هم بحث های ورزشی می شود و هم بحث های سیاسی و... یعنی باز هم شما می توانید همدیگر را کامل کنید. در بیشتر موارد خیلی از مشاجرات و جروبحث ها به دلایل نادرستی، اتفاق می افتند; به گونه ای که طرفین، به آسانی نمی توانند خود را کنترل کنند.
● دوست داشتن بدون شرط
برای دوست داشتن کلمه " اگر"; را فراموش کنید. همسر شما نزدیکترین فرد به شماست. او را بدون هیچ قید و شرطی دوست بدارید. بگذاریم هر کسی خودش باشد و همانطور که هست دوست داشته شود. شرط گذاشتن برای دوست داشتن، بیشتر استفاده از طرف را القا می کند تا دوست داشتن او . شروطی مثل اگر پول دار بودی، اگر تلاش بیشتری می کردی و... به هیچ وجه مشکلی را حل نمی کند بلکه موجب رنجش می گردد. ممکن است سوال کنید چطور کسی را با داشتن صفات یا رفتار ناپسند دوست داشته باشیم؟ همانطور که قبلا اشاره شد بسیاری از صفات افراد خوب یابد بودنش نسبی است و شما با تغییر نگرش خود می توانید به همسرتان نزدیک شوید. یادتان باشد که اگر به کسی احساس ارزشمندی وشایستگی بدهید، سعی می کند خودش را در حد انتظار شما نگه دارد. به مشکل حمله کنید نه به همسرتان ، اگر بادیدن ریخت و پاش بودن منزل ناراحت می شود بگوئید من از این وضعیت عصبانی می شوم به جای اینکه بگوئید تو آدم شلخته ای هستی. هنگامی که طعم غذا با شما سازگار نیست به خاطر نزدیکترین فرد به شما آن را تحمل کنید و غر نزنید. فراموش نکنید که برای داشتن یک زندگی با نشاط، موفقیت در کار، معاشرت خوب اجتماعی و تربیت صحیح فرزندان ابتدا باید آرامش و آسایش در خانواده را فراهم کنید.
● کلام آخر
اگر تاکنون روابط دوستانه ای بین شما و همسرتان نبوده است با انجام رهنمودهای فوق انتظار نداشته باشید که سریعا او عوض شود بلکه باید به او فرصت دهید تا در شرایط جدید خود را بیابد و به وظیفه اش عمل نماید. فراموش نکنید که برای داشتن یک زندگی با نشاط، موفقیت در کار، معاشرت خوب اجتماعی و تربیت صحیح فرزندان ابتدا باید آرامش و آسایش در خانواده را فراهم کنید.
دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:, :: 22:56 :: نويسنده : ابوحسام -RAZIS
نکاتی مهم برای پسران در روز خواستگاریزمانی که صحبت از خواستگاری به میان می آید شکی وجود ندارد که اولین حرکت دشوار است. خواستگاری در طول تاریخ همیشه جزء وظایف مردها بوده و به همین دلیل، مردان باید نکات مهمی را در رابطه با چگونگی این کار بیاموزند. نکاتی که می تواند شانس موفقیت آنها را بیشتر کند.
چطور به نظر می رسید؟
نحوه ابراز تمایل شما برای ازدواج با یک خانم، خیلی چیزها را روشن می کند. این که چطور درخواستتان را مطرح می کنید، به او نزدیک می شوید یا در چه موقعیتی از او خواستگاری خواهید کرد. خانم ها با بررسی این وضعیت می توانند متوجه شوند که آیا اعتماد به نفس دارید یا دارای شخصیت متزلزلی هستید؟ دست و دلبازید یا خسیس؟ می شود به شما تکیه کرد یا باید پا به پای شما جنگید و زندگی پرتنشی داشت؟
خانم ها دوست دارند مردها را در یک چالش قرار دهند و ببینند طرف مقابل برای رسیدن به آنها چگونه تلاش می کند، . پرحرف هستید یا کم حرف؟ حرف حرف خودتان است یا به نظر او هم توجه می کنید؟ چشم پاک هستید یا در مکان های عمومی مرتب نگاه تان دنبال دیگران است؟
مردهای قابل تحسین کمی احساساتی تر باشید! لازم نیست عصا قورت داده باشید. درست است که دلتان نمی خواهد طرف مقابل فکر کند خیلی ذوق زده هستید اما باید بدانید که وقتی از کسی تقاضای ازدواج می کنید باید تمایل خود را به این ازدواج نشان دهید و احساسات خود، دلایل این انتخاب و تلاش برای سر گرفتن این ازدواج را برای طرف مقابل خود بازگو کنید. البته زنان به خوبی می دانند که اگر کسی از همان ابتدای کار احساسات خود را بیش از اندازه بروز دهد و علاقه افراطی به نمایش گذارد فرد آسیب پذیری است و شریک خوبی برای زندگی نخواهد بود.
خانواده دوست باشید زن ها به مردی که به خانواده آنها بی تفاوت باشد، علاقه ای ندارند.در برخورد با همسر آینده تان به او نشان دهید که جلب رضایت خانواده اش برای شما اهمیت دارد. به او نشان دهید که نمی خواهید این خواستگاری باعث شود خانم در مقابل خانواده اش قرار گیرد، چیزی را به آنها تحمیل یا از آنها پنهان کند و در مقابل او مجبور نخواهد بود برای ازدواج با شما قید خانواده اش را بزند. به همین نسبت، خانم ها دقت می کنند که شما تا چه حد برای خانواده خود ارزش و احترام قائلید و این را نشانه ای از میزان احترامی که بعدها به آنها خواهید گذاشت می دانند. حق هم دارند. رفتار شما با
خانواده تان نشان دهنده رفتار آینده تان با خانواده جدید دو نفره تان خواهد بود. دست و دلبازی را نشان دهید شاید شما مجبور باشید 20 بار به خواستگاری 20 آدم متفاوت بروید. با یک حساب سرانگشتی می بینید که 20 بار گل و شیرینی خریدن، کار پرهزینه ای است. حق دارید اما شتر سواری دولا دولا نمی شود! گل و شیرینی خریدن در خواستگاری نشانه توجهی است که شما برای طرف مقابل صرف کرده اید و احترامی که به او می گذارید. بنابراین خساست را کنار بگذارید و با رعایت احترام و سنت ها پیش بروید. قرار نیست در جلسه خواستگاری شما خودتان باشید و لباس هایتان. گل و شیرینی ای که می برید نمایانگر میزان دست و دلبازی شما هم هست. البته لازم نیست اسراف کنید و گران ترین های بازار را بخرید. از این طرف بام افتادن هم قضاوت های نامناسبی را به همراه خواهد داشت. متناسب باشید و در حد شان خود و عروس خانم خرج کنید. مراقب باشید در جلسات خواستگاری اگر احیانا برای صحبت های بیشتر بیرون رفتید، رفتار حمایتگرانه تان را به خانم نشان دهید. خیلی ساده است. نشان دهید که برایتان مهم است در رستوران غذای کافی بخورد و سیر از پای میز بلند شود. نشان دهید که هنگام رد شدن از خیابان مراقبش هستید. برایتان مهم است که به موقع و راحت به خانه برسد و حتی اگر لازم باشد برای این کار، یک آژانس می گیرید و او را به خانه می فرستید. این حس حمایت و مراقبت می تواند نشان دهنده توجه شما به خانم باشد و این که آدم قابل اعتمادی هستید. البته باز هم باید بگوییم از آن طرف بام نیفتید که آن وقت به کنترل گری و سختگیری متهم خواهید شد.
چرا و چگونه یک زن خیانت می کند ؟متاسفانه امروزه به دلایل مختلف و برخی ناهنجاری های فرهنگی شنیده می شود که در مواردی جزئی شاهد روابط بین زنان متاهل با پسران و یا مردان متاهل هستیم که این روابط بسیار آسیب زا و مخرب است. خیانتهای زنانه عوامل مختلفی دارد که میتوان به آنها اشاره کرد :1- عدم یک رابطه گرم و صمیمانه با همسر یکی از عوامل اصلی خیانت زنانه روابط زن و شوهر است؛ زمانیکه بین زوجین، روابط زناشویی خوبی حاکم نباشد، این احتمال وجود دارد که زن به همسر خود خیانت کند. اختلالات جنسی که به مرور زمان برای برخی مردان به وجود میآید و مشکلات شخصیتی باعث میشود که مرد نتواند به همسر خود محبت کند و فقدان محبت، عاطفه و روابط گرم و صمیمی باعث این خیانتها میشود. زنانی که محبت خوب و لازم را از همسرخود دریافت کرده و یا روابط زناشویی خوبی بین آنها برقرار باشد، احتمال خیانت در آنها بسیار کم است. 2- گذشته بیبند و بار زن یکی دیگر از عوامل خیانت زن، گذشته اوست که در یک خانواده بیبندوبار و خیلی آزاد پرورش یافته و تربیت شده است و تربیت غلط گذشته باعث میشود همچنان حتی بعد از ازدواج هم این روابط را حفظ کند. برخی از زنان که روابط زیادی داشته اند، به دلیل اینکه روابط صمیمانه و یا دوستیهای دوران مجردی خود را نمیتوانند به اتمام برسانند و برایشان بسیار سخت است تا خود را در زمان تاهل کنترل کنند در همان چارچوب به روابط خود ادامه میدهند. 3- احساس تنهایی کردن مسایل شخصیتی وجود دارد که امکان دارد یک زن تحمل تنهایی و بیکاری را نداشته و به سختی میتواند دقایق و یا ساعتی را تنها و بیکار بگذراند. این زنان زمانیکه میخواهند تنهایی خود را پر کنند وقتی میبینند همسرشان به دلیل مشغله کاری نمیتواند برای آنها وقت بگذارد گرایش پیدا میکنند که وقت خود را با دیگران و یا جنس مخالف خود پر کنند. 4- عوامل فردی و اختلالات شخصیتی زنان عوامل فردی و اختلالات شخصیت و یا ویژگیهای طرفین میتواند بستری برای خیانت باشد. وقتی در جامعه این روابط ناشایست، رواج پیدا کند امکان دارد وسوسه در زن ایجاد شود که این رابطهها را تجربه کند. مسایلی مانند ماهواره، تهاجم فرهنگی، الگوهای فرهنگی ناهنجار و غلط در خانه، همه این عوامل میتوانند در خیانتهای زنانه دخیل باشد؛ در نتیجه حرمت و حریمهای خانواده شکسته میشود و افراد پایبند چارچوبهای اخلاقی نیستند. 5- دوران مجردی محدود برخی از زنان به دلیل اینکه گذشته خوبی نداشتهاند و یا زمان مجردی خیلی محدود بودند وقتی شرایطی را میبینند که زنان و مردان، رابطه آزادانهای با هم دارند. این افراد چون میخواهند گذشته خود را جبران کنند، به خیانت رو می اورند. شرکت درپارتی، ارتباط با دوست ناباب و مسائلی دیگر میتوانند انگیزه خیانت را زیاد کند. 6- مشکلات اقتصادی
مسئله دیگر مشکلات اقتصادی که در جامعه است، البته مسئله اقتصادی به تنهایی عامل خیانت زنانه نیست. فرد ممکن است نیازهای مالی بیشتری را در خود احساس کند؛ ولی اگر پایبند چارچوبهای اخلاقی باشد؛ امکان ندارد با هر تحریک، وضعیت معیشتی کنار بیایند؛ اما فردی که به خاطر پول با جنس مخالف خود ارتباط برقرار میکند، بیشتر به دلیل میل به تجمل گرایی، مصرف بیشتر، مدگرایی و خرید کردن، به جنس مخالفی فراتر از چارچوب خانواده رو می آورد تا مورد حمایت او قرار گیرد. در این زمینه تعداد زنانی که به دلیل فقر مادی به ارتباط با جنس مخالف رو میآورند بسیار کم است. اما وقتی زن به دلیل اینکه همسرش معتاد بوده و یا بیکار و مریض است خیانت میکند در واقع «فحشا» است؛ یعنی زن خودفروشی میکند تا نیازهای مالی خود را تامین کند. 7- تنوع طلبی علت دیگر خیانت زنانه، تنوع طلبی است. در برخی اوقات مشخص شده است فرد نتوانسته است با همسرخود زندگی کند و شاید بارها و بارها ازدواج کرده است. بهترین راهکار این است که باید علت این رابطهها را در سطح فردی مشخص شود و باید فرد به روانشناس مراجعه کند. باید مشخص شود که فرد اختلالات شخصیتی دارد و یا خیر. ممکن است درگیر روابط چندگانه شوند و زیاد وفادار نباشد، برخی از افراد شخصیت ناهنجار و ضد اجتماعی داشته و در سطح خانوادگی باید مداخلات اجتماعی و فرهنگی صورت بگیرد. برای اینکه در جامعه زنان آسیب نبینند و برای حفظ حریم خانواده بیشتر خانوادهها باید آموزش ببینند. آموزشهایی از طریق رسانههای گروهی، تلویزیون، رادیو و... باید صورت گیرد و این افراد باید متوجه شوند که چنین مسائلی چقدر میتواند هم در آینده خود و هم آینده فرزندان، آسیب جدی وارد کند
دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:, :: 22:55 :: نويسنده : ابوحسام -RAZIS
انگیزه های خطرناک برای ازدواج
اگر به ازدواج فکر میکنید یا به دنبال همسر ایده آل خود هستید، توصیه میکنیم که با خودتان صادق باشید و عمق انگیزهتان برای ازدواج را بسنجید. آیا انگیزهتان از یکی از این دلایل ریشه میگیرد؟
قبل از تصمیم به ازدواج، انگیزهتان را بررسی کنید درمورد انگیزههای ازدواج، تفکرات توهمزایی که با خیالپردازی در ابتدای رابطهها ایجاد میشود، یکی از بدترینهاست. بعنوان مثال، درمورد نامزدیهای کوتاهمدت، دو دلیل توهمزا برای ازدواج کردن، «چون بااینکه تازه با هم آشنا شدهایم اما همیشه میشناختمت» و «چون از داستان عشق ما فیلم زیبایی میتوان ساخت» میتوانند باشند. دلایل بد دیگری هم برای ازدواج کردن هستند. این دلایل معمولاً سه دسته هستند: اضطراب، بیکفایتی و واقعیتگرایی خودمحور. اگر به ازدواج فکر میکنید یا به دنبال همسر ایده آل خود هستید، توصیه میکنیم که با خودتان صادق باشید و عمق انگیزهتان برای ازدواج را بسنجید. آیا انگیزهتان از یکی از این دلایل ریشه میگیرد؟
میخواهم ازدواج کنم… • چون همه دوستانم ازدواج کردهاند. • چون نمیدانم اگر این مورد را رد کنم، باز هم موردی برای ازدواج پیش خواهد آمد یا نه. • چون میخواهم احساس امنیت کنم. • چون دیگر از روابط دوستی خسته شدهام.
این انگیزهها ریشه در ترس دارند. وقتی میترسیم که تنها بمانیم یا از قافله عقب بیفتیم، وقتی قبول کنیم که یک زندگی کامل و جالب بدون همسر کمتر از یک زندگی متاهلی موفق است، یا وقتی باور داشته باشیم که ازدواج به ما احساس امنیت میدهد، اضطراب علت اصلی است. فردی که به این دلایل ازدواج میکند، میخواهد همسرش برای او نقش یک نوع دیگری از موادمخدر را بازی کند. وقتی کسی به همسر خود بعنوان یک ماده مخدر نگاه کند نه یک موجود، نتیجه رابطهای کوتاهمدت خواهد بود. دسته دوم از انگیزه غیرمنطقی ازدواج کردن بخاطر احساس بیکفایتی است که خود را در افکار زیر نشان میدهد:
میخواهم ازدواج کنم… • چون دوستپسر/دوستدخترم دوستم دارد و این باعث میشود احساس خاص بودن کنم. • چون ازدواج به همه نشان میدهد که بزرگ شدهام. • چون ازدواج نشان میدهد که یک نفر هست که من را بخواهد. • چون این تمرکز بهتری به زندگیم میدهد. • چون تنها هستم.
اگر انگیزه شما برای ازدواج جزء این دسته است، بد نیست مقالات ما درمورد اعتمادبهنفس و خوشبختی در ازدواج را مطالعه کنید. و آخر دسته سوم از انگیزههای نادرست برای ازدواج واقعیتگرایی سطحی است که به صورت افکار زیر نمود مییابد: میخواهم ازدواج کنم… • چون چند وقتی میشود که با هم دوست هستیم و ازدواج قدم منطقی بعدی برای ماست. • چون اگر با او ازدواج نکنم نمیتوانم روابط آزاد و راحت داشته باشم.
انگیزههایی که چزء این سه دسته باشند، برای ازدواج کاملاً نادرست و حطرناک هستند و چنین ازدواجهایی معمولاً دوام چندانی نخواهند داشت.
دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:, :: 22:45 :: نويسنده : ابوحسام -RAZIS
ببار بارانببار باران
دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:, :: 22:41 :: نويسنده : ابوحسام -RAZIS
پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم كه میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت كنم.دختر لبخندی زد و گفت ممنونم.
تا اینكه یك روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب نبود..نیاز فوری به قلب داشت..از پسر خبری نبود..دختر با خودش میگفت :میدونی كه من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا كنی..ولی این بود اون حرفات..حتی برای دیدنم هم نیومدی...شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم.. آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید... چشمانش را باز كرد..دكتر بالای سرش بود.به دكتر گفت چه اتفاقی افتاده؟دكتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده.شما باید استراحت كنید..درضمن این نامه برای شماست..! دختر نامه رو برداشت.اثری از اسم روی پاكت دیده نمیشد. بازش كرد و درون آن چنین نوشته شده بود: سلام عزیزم.الان كه این نامه رو میخونی من در قلب تو زنده ام.از دستم ناراحت نباش كه بهت سر نزدم چون میدونستم اگه بیام هرگز نمیذاری كه قلبمو بهت بدم..پس نیومدم تا بتونم این كارو انجام بدم..امیدوارم عملت موفقیت آمیز باشه.(عاشقتم تا بینهایت) دختر نمیتوانست باور كند..اون این كارو كرده بود..اون قلبشو به دختر داده بود.. آرام اسم پسر را صدا كرد و قطره های اشك روی صورتش جاری شد..و به خودش گفت چرا هیچوقت حرفاشو باور نكردم.. ![]()
پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, :: 11:7 :: نويسنده : ابوحسام -RAZIS
5 سوالی که زنها بهتره از مردها نپرسند!![]() این ۵ سوال عبارتند از: ۱- به چی فکر می کنی؟… ۲- آیا دوستم داری؟… ۳- آیا من چاقم؟… ۴- به نظر تو ، اون دختره از من خوشگلتره؟… ۵- اگه من بمیرم تو چیکار می کنی؟ برای مثال: ۱- به چی فکر می کنی؟ جواب مورد نظر برای این سوال اینه:“عزیزم! از اینکه به فکر فرو رفته بودم متاسفم! داشتم به این فکر می کردم که تو چقدر زن خوب و دوست داشتنی و متفکر و با شعور و زیبایی هستی و من چقدر خوشبختم که با تو زندگی می کنم.“… البته این جواب هیچ ربطی به موضوع مورد فکر مرد نداره! چون مرد داشته به یکی از موارد زیر فکر می کرده: الف) فوتبال ب) بسکتبال ج) چقدر تو چاقی! د) چقدر اون دختره از تو خوشگلتره! ه) اگه تو بمیری پول بیمه ات رو چطوری خرج کنم؟ یه مرد در سال ۱۹۷۳ بهترین جواب رو به این سوال داده… اون گفته: “اگه می خواستم تو هم بدونی به جای فکر کردن، درباره ش حرف می زدم!“… ۲- آیا دوستم داری؟ جواب مورد نظر این سوال “بله“ است! و مردهایی که محتاط ترند می تونن بگن: “بله عزیزم!“… و جوابهای اشتباه عبارتند از: الف) فکر کنم اینطور باشه! ب) اگه بگم بله، احساس بهتری پیدا می کنی؟ ج) بستگی داره که منظورت از دوست داشتن چی باشه! د) مگه مهمه؟! ه) کی؟… من؟! ۳- آیا من چاقم؟ واکنش صحیح و مردانه نسبت به این سوال اینه که با اعتماد به نفس و تاکید بگین “نه! البته که نه!“ و به سرعت اتاق رو ترک کنین!… جوابهای اشتباه اینها هستند: الف) نمی تونم بگم چاقی… اما لاغر هم نیستی! ب) نسبت به چه کسی؟! ج) یه کمی اضافه وزن بهت میاد! د) من چاق تر از تو هم دیدم! ه) ممکنه سوالت رو تکرار کنی؟ داشتم به بیمه ات فکر می کردم! ۴- به نظر تو، اون دختره از من خوشگلتره؟ “اون دختره“ در اینجا می تونه یه دوست قبلی یا یه عابر که از فرط زل زدن به اون تصادف کردین و یا هنرپیشه یه فیلم باشه… در هر حال جواب درست اینه که: “نه! تو خوشگلتری!“… جوابهای غلط عبارتند از: الف) خوشگلتر که نه… اما به نحو دیگه ای خوشگله! ب) نمی دونم اینجور موارد رو چطوری می سنجند! ج) بله! اما مطمئنم تو شخصیت بهتری داری! د) فقط از این بابت که اون جوونتر از توست! ه) ممکنه سوالت رو تکرار کنی؟ داشتم راجع به رژیم لاغریت فکر می کردم! ۵- اگه من بمیرم تو چیکار می کنی؟ جواب صحیح: “آه عزیزترینم! در حادثه اجتناب ناپذیر فقدان تو، زندگی برام متوقف میشه و ترجیح میدم خودمو زیر چرخ اولین کامیونی که رد میشه بندازم!“… این سوال، همونطور که توی گفتگوی زیر می بینین، ممکنه از سوالهای دیگه طوفانی تر باشه!… زن: عزیزم… اگه من بمیرم تو چیکار می کنی؟ مرد: عزیزم! چرا این سوالو می پرسی؟ این سوال منو نگران می کنه! زن: آیا دوباره ازدواج می کنی؟ مرد: البته که نه عزیزم! زن: مگه دوست نداری متاهل باشی؟ مرد: معلومه که دوست دارم! زن: پس چرا دوباره ازدواج نمی کنی؟ مرد: خیلی خب! ازدواج می کنم! زن (با لحن رنجیده): پس ازدواج می کنی؟ مرد: بله! زن (بعد از مدتی سکوت): آیا باهاش توی همین خونه زندگی می کنی؟ مرد: خب بله! فکر کنم همین کار رو بکنم! زن (با ناراحتی): بهش اجازه میدی لباسهای منو بپوشه؟ مرد: اگه اینطور بخواد خب بله! زن (با سردی): واقعا“؟ لابد عکسهای منو هم می کنی و عکسهای اونو به دیوار می زنی! مرد: بله! این کار به نظرم کار درستی میاد! زن (در حالی که این پا و اون پا می کنه): پس اینطور… حتما“ بهش اجازه میدی با چوب گلف من هم بازی کنه! مرد: البته که نه عزیزم! چون اون چپ دسته!!!
پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, :: 11:0 :: نويسنده : ابوحسام -RAZIS
پرچم های ایران از گذشته تا حالپرچم زمان کوروش کبیر 559 سال پیش از میلاد
![]() درفش کاویانی ![]() پرچم در دوره شاه طهماسب ![]() دوره نادرشاه ![]() دوره علی قلی شاه عادل ![]() دوره آغا محمدخان قاجار ![]() دوره محمد شاه قاجار ![]() دوره ناصرالدین شاه ![]() دوره رضاخان و پسرش (پهلوی سابق) ![]() دوره حاضر (جمهوری اسلامی ایران) ![]()
پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, :: 10:49 :: نويسنده : ابوحسام -RAZIS
کدومش خوشکله؟
![]()
پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, :: 10:44 :: نويسنده : ابوحسام -RAZIS
رابطه نامشروع خانم معلم با شاگردش + عکس |